گربهها در طول تاریخ بهعنوان موجوداتی مستقل، باهوش و گاهی مرموز شناخته میشوند و ماجرای اهلی شدن این حیوانات از زمان پیوند خوردن زندگی آنها با انسانها آغاز شد.
گربهها از دیرباز بهعنوان حیواناتی خودمختار شناخته شدهاند. از آفریقا و خاورمیانه تا اروپا و سایر قارهها، گربهها همواره در کنار انسانها زندگی کردهاند؛ اما فرآیند اهلی شدن این حیوانات، یکی از مسائل مهم و جذاب در تاریخ روابط انسان و حیوان است که از دیدگاه تاریخی، فرهنگی و روانشناختی قابلبررسی است. رابطه انسان و گربه به شکل مشترک و تعاملی توسعه یافت.
از گربههای محافظ خانه تا همراهان روحانی در تمدنهای قدیم، این حیوانات به دلایل مختلف وارد زندگی انسانها شدند. آنها با برخورداری از ویژگیهای منحصربهفردی همچون: زیبایی، ظرافت و استقلال، توانستند قلب انسانها را فتح کرده و جایگاه ویژهای در خانههای آنها به دست آورند. در این مقاله، سفری در زمان خواهیم داشت و به کاوش در ریشههای اهلی شدن گربهها میپردازیم. لطفاً همراه پت مال 24 باشید:
تاریخچه شکلگیری روابط انسان و گربه:
سرنوشت انسان و گربه در طول تاریخ به یکدیگر گرهخورده است و رمز و راز این پیوند دیرینه، ریشه در سرزمینی به نام هلال حاصلخیز (داس بارور) دارد. منطقهای که امروزه شامل کشورهای عراق، سوریه، لبنان، اردن، فلسطین، رژیم اشغالگر قدس و ترکیه میشود. در این سرزمین حاصلخیز، کشاورزی رونق گرفت و مزارع گندم بهمثابه نگینی در دشتها درخشیدند؛ اما این رونق، با چالشی بزرگ همراه بود؛ چراکه جوندگانی مانند موش به مزارع هجوم میبردند و ثمره تلاش کشاورزان را نابود میکردند.
در این میان، گربههای وحشی بهعنوان شکارچیانی قهار به یاری انسانها آمدند. با گذشت زمان، این همزیستی به رفاقتی دیرینه تبدیل شد. پیوندی که از اعماق تاریخ تاکنون در تاروپود زندگی انسانها تنیده شده است. این سرآغاز سفری پرفرازونشیب بود. سفری که در گذر زمان به اهلی شدن گربهها و تنوع شگفتانگیز نژادهای گربه در دنیای مدرن منجر شد. ماجرای گربهها و انسانها، داستانی از همزیستی، تعامل و تکامل است. داستانی که همچنان ادامه دارد و هر روز، فصلی جدید به آن اضافه میشود.
گربهها در مصر باستان، 4000 سال پیش:
در سرزمین اسرارآمیز مصر باستان، گربهها جایگاهی فراتر از حیوان خانگی داشتند. آنها بهعنوان موجوداتی مقدس و مظهر قدرت و راز، با احترام و پرستش انسانها مواجه میشدند. مصر باستان بهعنوان دومین نقطه اهلی شدن گربهها شناخته میشود. تصاویری بر روی مقبره باکت مربوط به 1950 قبل از میلاد، گربهها را در کنار فرمانروایان مصر با جوندگانی در چنگشان به تصویر میکشد. این تصاویر، گواهی بر جایگاه ویژه گربهها در زندگی روزمره مصریان باستان است.
مردم مصر باستان معتقد بودند که گربهها قادر به دفع ارواح شیطانی و محافظت از خانهها در برابر خطرات هستند. آنها با اهدای غذا و سرپناه از حضور این موجودات دوستداشتنی در خانههای خود استقبال میکردند. علاوه بر این، نامهای بسیاری از گربهسانان، مانند "باستت" الهه گربه در فرهنگ مصر باستان به چشم میآید. این موضوع، نشاندهنده عمق تعلق خاطر مصریان به این موجودات ظریف و باهوش است. اهلی شدن گربه در مصر باستان نهتنها نقطه عطفی در تاریخ این حیوانات بلکه نمادی از تعامل انسان با طبیعت و رمز و رازهای آن است.
گربهها در روم باستان، 3000 سال پیش:
پس از اهلی شدن گربهها در یونان باستان، سفر این موجودات ظریف و کنجکاو به سایر نقاط اروپا آغاز شد. گویی نسیم رمز، راز و ظرافت از سرزمینهای شرقی بهسوی غرب وزیدن گرفت. در روم باستان، گربهها بهعنوان نمادی از استقلال و آزادی از احترام انسانها برخوردار بودند. این حیوانات بهعنوان شکارچیان موش در مزارع، نقشی حیاتی در حفظ محصولات کشاورزی داشتند.
با گسترش امپراتوری روم، گربهها بهعنوان همراهان انسانها به نقاط مختلف اروپا سفر میکردند. این سفرها، آغازگر اهلی شدن گربهها در سرتاسر اروپا بود. ارتش روم نیز در این میان، نقشی اساسی ایفا کرد. سربازان رومی در طول لشکرکشیهایشان، گربهها را بهعنوان همدم و شکارچی موش به همراه میبردند. امروزه، گربهها بهعنوان یکی از محبوبترین حیوانات خانگی در اروپا شناخته میشوند.
گربهها در حمله وایکینگها، 1000 سال پیش:
با حمله وایکینگها به اروپا، گربهها بهطور گسترده در سراسر این قاره پخش شدند. وایکینگها که از گربهها برای پاکسازی کشتیها از جوندگان استفاده میکردند، آنها را در سفرهای دریایی به سرزمینهای مختلف اروپا میبردند. گفته میشود که گربهها در خلال این حملات توسط دریانوردان در اروپا رها شدند. وایکینگها علاوه بر استفاده از گربهها برای شکار موش، از پوست آنها بهعنوان خز برای لباسهایشان نیز استفاده میکردند.
گربهها، همراهان وفادار وایکینگها در سفرهای پرمخاطره بودند و با گسترش قلمرو جنگجویان اسکاندیناوی، این حیوانات نیز به سرزمینهای جدیدی در اروپا راه یافتند. گویی دریای شمال، گهواره سفری پرفرازونشیب برای این موجودات ظریف و کنجکاو بود. امروزه ردپای این سفرهای دریایی را میتوان در تنوع نژادهای گربه در اروپا مشاهده کرد. گویی هر گربه، داستانی از دلاوری وایکینگها و ظرافت گربهها را در خویش نهفته دارد.
گربهها در قرون وسطی، 700 سال پیش:
در دوران تاریک قرونوسطی، سایه جهل و خرافات بر سر اروپا سنگینی میکرد و گربههای ظریف و دوستداشتنی، قربانی این تاریکی شدند. دشمنی پاپ گریگوری نهم با گربهها، آغازگر دورانی هولناک برای این حیوانات بیآزار بود. پاپ گریگوری، گربهها را مظهر شیطان میدانست و نگهداری از آنها را ممنوع اعلام کرد. این فتوا دریچهای از شایعات و اتهامات را به روی این حیوانات معصوم گشود.
مردم که در آن زمان به جادو و جادوگری ایمان داشتند، گربهها را دستیار جادوگران میپنداشتند و به وحشیانهترین شکل ممکن آنها را میکشتند. کشتار گربهها، پیامدهای ناگواری به دنبال داشت. با ازبینرفتن این شکارچیان موش، جمعیت جوندگان در مزارع بهشدت افزایش یافت و محصولات کشاورزی بهطور چشمگیری از بین رفت. قرونوسطی، دوران تاریکی برای گربهها بود. دورانی که در آن، جهل و خرافات، جان هزاران موجود بیگناه را گرفت.
امروزه با گذشت قرنها، همچنان میتوان ردپای این ظلم و ستم را در تاریخ مشاهده کرد. گویی ارواح گربههای قربانی، در گوش ما زمزمه میکنند که جهل و خرافات، چه بلای خانمانسوزی میتواند باشد. ما انسانها، مسئول حفظ و مراقبت از تمام موجودات زنده در این کره خاکی هستیم. بیایید با درسگرفتن از گذشته، آیندهای روشنتر برای گربهها و تمام حیوانات بیآزار بسازیم.
گربهها در غرب مدرن، 500 سال پیش:
پس از دوران تاریک قرونوسطی، گویی نسیمی از آگاهی و روشنفکری بر اروپا وزیدن گرفت. مردم کمکم از خرافات و جهل فاصله گرفتند و گربهها بار دیگر محبوبیتشان را در بین مردم به دست آوردند. کلیسا نیز که در گذشته گربهها را مظهر شیطان میدانست، هر گونه ادعایی مبنی بر شیطانی بودن آنها را رد کرد. این تغییر موضع کلیسا، مهر تأییدی بر بیگناهی گربهها بود و راه را برای دوستی دوباره انسان و گربه هموار کرد.
در دهه ۱۶۰۰، گربهها بار دیگر در تمام قسمتهای اروپا پراکنده شدند؛ اما این بار نه بهعنوان قربانی جهل و خرافات بلکه بهعنوان رفیق شفیق انسان و شکارچی موشهای مزاحم شناخته میشدند. دریانوردانی که از اروپا به آمریکای شمالی و جنوبی سفر میکردند، گربهها را همراهشان بردند. آنها بهخوبی میدانستند که گربهها میتوانند از مزارع در برابر آفات و جوندگان محافظت کنند.
گربهها در دنیای امروز:
گربهها امروزه در سرتاسر کره زمین زندگی میکنند و از خیابانهای شلوغ تا روستاهای دورافتاده، ردپای این حیوانات زیبا و دوستداشتنی به چشم میآید. بیش از ۳۷۳ میلیون انسان در سراسر جهان با گربهها زندگی میکنند و در حال حاضر بیش از ۴۰۰ میلیون گربه در کره زمین وجود دارد. این آمار، نشاندهنده محبوبیت بینظیر گربهها در بین انسانها است.
در برخی از مناطق جهان، گربهها جایگاهی ویژه در فرهنگ و باور مردم دارند. در دین اسلام، گربهها حیواناتی پاک و مقدس محسوب میشوند و از احترام و ستایش ویژهای برخوردارند. استانبول شهر گربهها، نمونهای بارز از این احترام و علاقه است. در این شهر، بیش از ۱۲۵ هزار گربه ولگرد زندگی میکنند که مراقبت و تغذیه آنها توسط شهروندان انجام میگردد. جالب است بدانید که صفهای طولانی برای رسیدگی به این گربهها در استانبول تشکیل میشود. این امر، نشاندهنده عمق محبت و تعلق خاطر مردم این شهر به گربهها است.
گربهها با ظرافت، بازیگوشی و مهربانی خاصشان در قلب انسانها جایگاهی ویژه یافتهاند. آنها نهتنها بهعنوان حیوانات خانگی بلکه بهعنوان شکارچیان موش و همراه انسان، نقشی مهم در زندگی بشر ایفا میکنند. حضور گربهها در دنیای امروز، یادآور ظرافت، زیبایی و لطافت زندگی است. آنها به ما میآموزند که چگونه میتوان با صبر و حوصله، از زندگی لذت برد و با چالشهای آن روبرو شد.
5 باور تمدنهای قدیم درباره گربهها:
همانطور که اشاره شد، گربههای ظریف و دوستداشتنی از دیرباز در کنار انسانها زندگی میکردند و جایگاهی ویژه در فرهنگ و تمدنهای مختلف داشتهاند. در ادامه مقاله به بررسی پنج باور جالب تمدنهای قدیم در خصوص گربهها میپردازیم:
1. مصر باستان:
مجازات کشتن گربه در مصر باستان اعدام بود. باستت الهه گربهها، یکی از محبوبترین الههها در مصر آن روزها بود و مصریان باستان اولین کسانی بودند که گورستان حیوانات را احداث و گربههای زیادی را مومیایی کردند.
2. روم باستان:
سال ۴۰۰ میلادی، گربهها در روم باستان بهعنوان حیوانات مقدس پرستش میشدند و آزادانه در همهجا رفتوآمد میکردند.
3. چین باستان:
مردم چین باستان معتقد بودند که گربهها قدرتی جادویی دارند. آنها بر این باور بودند که نگاه مستقیم به چشمگربه، قدرت این حیوان را به انسان منتقل میکند.
4. ژاپن باستان:
در ژاپن باستان، صدازدن گربه نماد شانس و خوشبختی محسوب میشد؛ باوری که امروزه نیز در ژاپن رواج دارد. داستانهای زیادی درباره کشور ژاپن وجود دارد که در آنها گربهها نقش ناجی را دارند. این حیوانات زیبا در داستانهای معاصر ژاپنی نیز جایگاهی ویژه دارند. بهعنوانمثال: کتاب "کافکا در ساحل" اثر هاروکی موراکامی، داستان مردی است که با گربهها صحبت میکند.
5. یونان باستان:
الهه گربهها در یونان باستان، مشابه الهه گربهها در مصر بود. یونانیان باستان این الهه را "الهه محافظ" مینامیدند.
سخن آخر:
همانطور که در این مقاله اشاره شد، تاریخچه گربههای پشمالو و دوستداشتنی، پیچیده و پر رمز و راز است؛ اما شکی نیست که این حیوانات از دیرباز در کنار انسان زندگی میکردند و در بسیاری مواقع، رابطه عمیقی با او برقرار میکردند. در برخی از تمدنها، گربهها حتی جایگاهی فراتر از حیوان خانگی داشتند و پرستش میشدند. امروزه نیز گربهها بهعنوان یکی از محبوبترین حیوانات خانگی در جهان شناخته میشوند و در قلب انسانها جایگاهی ویژه یافتهاند. اگر شما نیز ازجمله کسانی هستید که سرپرستی گربهای را بر عهده گرفتهاید، به یاد داشته باشید که این موجودات ظریف و مهربان، نیازمند مراقبت و توجه هستند. بنابراین، باید با مهربانی و احترام نسبت به گربهها رفتار کنید و محیطی امن و شاد را برای آنها فراهم کنید. در عوض، گربه شما با عشق و وفاداریاش، زندگی شما را پر از شور و نشاط خواهد کرد.